گفتگوی هنری »آرام جعـفري: بازيگــري عشـق منـه
يك روز آروم و كم حرف است و فردايش شيطون و پرحرف، يك لحظه دلش ميگيرد لحظه بعد شاد و سرخوش است وقتي از او ميخواهيم كه در مورد خصوصيات اخلاقياش حرف بزند...
ميگويد كه از حاشيه و جار و جنجال بيزار است و ترجيح ميدهد در سكوت و آرامش كار كند، سالهاي سال است كه با مادرش تنها زندگي ميكند. با آرام جعفري كه در ماه رمضان از او مجموعه «زماني براي پشيماني» را ديديم، گفتگويي انجام داديم:
ليسانس نقاشي
در بهمن سال 1359 به دنيا آمدم و ليسانس نقاشي دارم در يك خانواده چهار نفره بزرگ شدم، پدرم مديركل اداره اقتصاد بود كه او را سالها پيش از دست دادم، برادرم آرمين هم سالهاست كه ازدواج كرده و در حال حاضر من و مادرم تنها زندگي ميكنيم.
عشق به بازيگري
از همان بچگي عاشق بازيگري بودم و دائم اداي شخصيتهاي كارتوني را در ميآوردم. وقتي 14، 15 ساله شدم تصميم گرفتم كه به كلاس بازيگري بروم كه آن زمان خانم پرستو گلستاني استاد من بودند.
نقش خانواده
من زماني كه خيلي كم سن و سال بودم وارد اين حرفه شدم به همين خاطر پدر و مادرم استرس زيادي داشتند و براي ورود من به اين حرفه كمي نگران بودند اما بعدها كه علاقه و پيشرفت من را ديدند دست از مخالفت برداشتند و حمايت و تشويقم كردند.
دوران كودكي
در دوران كودكي، بچه آروم و حرف گوشكني بودم، خيلي اهل شيطنت نبودم، بيشتر سرم به كارهاي خودم گرم بود.
خودخواه نيستم
در كل آدم غيرقابل پيشبيني هستم يك روز آروم و كم حرفم، فردايش شيطون پرشر و شور، عاشق كمك كردن و مهر ورزيدن به ديگران هستم، از خودخواهي بيزارم و تا به حال پيش نيامده كه بخواهم كسي را برنجانم، اگر هم اين اتفاق افتاده كاملا سهوي بوده است.
كارنامه هنري
اولين تئاتري كه بازي كردم «دايره گچي قفقازي بود»، اولين حضورم در تلويزيون بازي در يك فيلم نود دقيقهاي به نام «خارج از حساب» بود، از بين كارهايم تعلق خاطر زيادي به مجموعه «خانهاي در تاريكي» دارم، اگر به ياد داشته باشيد «ترنج» زني، ترسو، خاله زنك و فضول بود اما در عين حال شخصيت دوست داشتني داشت، البته شخصيت «مهتاب» در «براي آخرين بار» و مهتاب را در «پرواز در حباب» هم خيلي دوست دارم.
بازيگران مورد علاقه
در ايران از بازي آقاي نصيريان و كشاورز و از بين خانمها هم از بازي خانم معتمد آريا و گلاب آدينه خيلي خوشم ميآيد، در بين بازيگران خارجي هم بازي رابرت دينرو، آل پاچينو، برادپيت و نيكول كيدمن را خيلي دوست دارم.
طنز
من تجربه بازي در سريالهاي طنز را هم داشتم در «زير آسمان شهر» نقش دختر خانم فرامرزي را بازي كردم كه خوشبختانه همه از آن خوششان آمد. اگر پيشنهاد خوبي داشته باشم مطمئن باشيد باز هم سراغ اين ژانر ميروم.
نقش روان پريش
خيلي دوست دارم نقش يك دختر روانپريش را بازي كنم، چرا كه اينگونه نقشها اين امكان را به شما ميدهند كه از همه تواناييهايتان استفاده كنيد.
اجرا در جامجم
مدتي به عنوان مجري در شبكه جامجم فعاليت ميكردم و با خانم شيرين جاهد براي بچهها برنامه اجرا ميكردم، يك برنامه هم به عنوان چشمانداز براي بزرگترها داشتم كه به نظر من كار اجرا به مراتب سختتر از كار بازيگري است.
اول بازيگري، بعد نقاشي
پس از بازيگري دلمشغوليام نقاشي است، زمانهاي دلتنگيام سراغ بوم ميروم و نقاشي ميكشم، من به نقاشي مدرن علاقه زيادي دارم، به همين خاطر تابلوهايم بيشتر در سبك مدرن است.
عاشق تجارت
اگر بازيگر نميشدم بدون شك سراغ بيزنس ميرفتم چون من عاشق تجارت هستم.
موسيقي
علاقه زياد به موسيقي دارم و تقريبا در همه حال موسيقي گوش ميدهم. از بين خوانندگان هم علاقه زيادي به صداي استاد افتخاري و رضا صادقي دارم.
خانه و آشپزي
متاسفانه خيلي فرصت نميكنم در كارهاي خانه به مادرم كمك كنم اما در مورد آشپزي بگويم كــه دستپختم بد نيست و تبحر خاصي در طبخ غذاهاي چيني دارم.
اوقات فراغت
در اوقات فراغتم، كتاب ميخوانم، فيلم ميبينم، گاهي هم به ورزش مورد علاقهام اسكي ميپردازم، البته در فصل زمستان...
اهل مد هستم
اهل پيروي از مد و شيكپوشي هستم، منتهي تا آنجايي كه منافاتي با عرف عمومي نداشته باشد و شان من را زير سوال نبرد آخه بعضي از مدها واقعا بيمعني، عجيب و غريب هستند و به فرهنگ ما نميخورد.
نيمهگمشده
هنوز مجردم، نيمه گمشدهام را پيدا نكردم. دوست دارم شوهرم، يك فرد با ايمان، مهربان و صبور باشد.
مادر
تو زندگي، خودم رو مديون لطف و عنايتهاي مادرم ميدونم اون خيلي به من كمك كرد تا به جايگاه فعليام برسم و جا دارد همين جا از او تشكر كنم.
آدم احساسي
من به نقشهايم بيشتر به واسطه احساس ميرسم تا تكنيك چرا كه خودم آدم احساساتي هستم، در بخش تكنيك هم بيشتر با راهنماييهاي كارگردان به آن ميرسم.
نقد كارهايم
معمولا كارهايم را با وسواس خاصي دنبال ميكنم و خيلي اوقات خودم را نقد ميكنم، گاهي اوقات هم خودم را مورد مواخذه قرار ميدهم كه چرا آنطور كه بايد، بازي نكردم.
فاصله
تاكنون هيچ كدام از كاراكترهايي كه بازي كردم به شخصيت واقعي من نزديك نبودند و اكثر آنها فاصله زيادي با من داشتند.
سفر
علاقه زيادي به سفر دارم و به قول معروف هميشه چمدانهايم بسته و عازم راهي شدنم، من در سفر تجربههاي جديدي را به دست ميآورم كه خيلي دوستشان دارم.
پشيموني
با وجود مشكلاتي كه سر راهم وجود داشته تا به حال پيش نيامده كه از بازيگر شدنم پشيمون شده باشم چون بازيگري عشق منه و حاضرم هر سختي رو به خاطرش تحمل كنم.
نگار حسینی
خانواده سبز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر