همشهري جوان با ابوالقاسم طالبي درباره همه تابو شكني هايش در تلويزيون به بهانه پايان سريال
من فقط گفتم استخر مختلط، آن را كه نشان ندادم
وحيد سعيدي/ احسان ناظم بكايي: پایان سریال به کجا چنین شتابان بهانه خوبی بود تا با کارگردان این سریال گفتگو کنیم.سریالی که با وجود ریتم کند و پیامهای اخلاقی تابلو به مرور با اقبال عمومی مواجه شد .هرچند پخش از دو شبکه وسه روز در هفته و در زمان مناسب را نمیشود زیر سبیلی در کرد.با اوکه سابقه ساخت فیلمهایی مثل نغمه و دستهای خالی را دارد در دفترش در خیابان جمهوری حرف زدیم. انچه می خوانید ماحصل 4 ساعت گفتگو با اوست
*تیتراژ چرا اینقدر طولانی بود. هرشب اهو خردمند کلی راه می رفت، ما نگران بوديم ناني كه در دستش هست بيات نشود؟
تايم تيتراژ برای همه سریال ها یکسان است نهایتا چند ثانیه بالا پایین دارد.شما چون یک راه بوده و خردمند می آمده وموسیقی هیجان نداشته تيتراژ طولاني به نظرتان آمده، اما تفسیرمان این بود؛ نان يعني برکت، عزیز کوچه های قدیمی. چون تعریفمان هم نان حلال و احسان به والدین بود ان را ساختیم. يعني سنت و
*اسم سریال گل درشت است. به کجا چنین شتابان. یک شعار کامل تمام عیار
ما از اول می خواستیم اسم سريال یک سیلابی باشد مثل «عزیز» یا «عزیز ایران» .گفتند شعاری است.خیلی اسم گفتیم. ولي با اين حال معتقدم كه اسم فعلي اصلا رو نیست.چون شعر شفیعی کدکنی این است که چرا شتابان نمی روی؟این سریال ما عکسش است. می گوید کوجا(به اصفهانی می گوید) کجا حواستان نیست. در هر حال اسم فعلي اسم در ياد ماندني هم نبود، خیلی ها می گفتند « شتابان» ، «یونس» ،«عزیز». ما خودمان هم موقع نوشتن نامه وقتی اسم سریال را می نوشتیم.می ماندیم.
*قبلا گفته بودید به مخاطب باج ندادم ، ولي در اين كار بدجوري به بازيگرانتان باج دادید. منظورم در تیتراژ ابتدایی است كه حسابي به آن ها حال دادید و نوشتید (( با درخشش ...)) به جایش می توانستید از عنوان(( با هنرمندی...)) استفاده کنید.
شما ظاهرا هیچوقت باج ندادید همیشه باج گرفتید به همین خاطر از قضیه دور هستید (خنده) ببینید اگر در حین کار بودیم و من به بازیگرم باج می دادم بحث دیگری بود ولی 4-3 ماه بود که بازیگر ها دستمزد شان را گرفته بودند و رفته بودند اصلا کاری به من نداشتند.وقتی که من می بینم بازیگرم همراهی می کند واو هم می بیند که من خواهان حضور او هستمٰ با قیمتی قرارداد می بندد که برای 4-3 سال پیش است. بعد می آید چنان از جان و دل مایه می گذارد وبرای کار زحمت می کشد که نتیجه می گیری واقعا درخشیده اند.آقای حمیدیان و خانم خردمند واقعا درخشیدند چون زحمت زیادی کشیدند.
* شما به عنوان یک کارگردان نباید بگویید درخشیدند، اين يعني قضاوت در حاليكه عرف این است كه مخاطب درباره درخشيدن يا ندرخشيدن نظر بدهد.
من نمی دانم عرف چیست من کاری به عرف ندارم من کار خودم را می کنم .مخاطب می تواند بگوید نه تنها درخششی در کار نبوده نور شمع هم نبوده . این نظر شخصی خودم بوده و ارائه اش می دهم فکر نمی کنم مهم باشدمن که از خودم تعریف نکردم.
* شما داريد توجيه مي كنيد و من اصلا قانع نشدم. در ضمن در تيتراژ ابتدايي علاوه بر اين شما خودتان را هم خيلي تحويل گرفتيد و قضيه اين امضاء كردن چي بود به جز همين خود تحويل گيري.
من می توانستم بگویم کاری ازخودم . اما کار برای من نبود. در صورتیکه کار برای همه است من فقط پای اینکار را امضا می کنم تا مکافات کار هم با من باشد به هیچکس کار نداشته باشید چون امضای من پایش است حتی وقتی قضات خواستند به بازیگران ایراد بگیرند گفتم نه مسوولش من هستم بعدش هم گفتم به من چه.به ضرغامی بگویید ما تولید می کنیم او پخش نکند خوب
* شعارزدگی از سر و كول كار بالا مي رود. .همه چیزش رو است .شاید دلیل اقبال عمومی هم همین باشد ادم بد ادم است وخودش به خودش می گوید فلان خوردم.مثل تعزیه می ماند سیاه وسفید
این سریال متهم به شعار زدگی نیست .مگر اینکه شما بگویید. فرق بین شعار وسخنرانی ومتن باهنر متفاوت است.شعر در قالب خودش هنر است اما در هر زمینه ای متفاوت است. همه سریال اینجور نبوده اماقبول می کنم بعضی جاها نقطه ضعف داشته و بهتر میشد نشانش داد .اصلا نمی گویم که چون مخاطب داشت پس خوب است .کار خوب مشخصاتی دارد یکی از انها اقبال عمومیست . نه دیدن مردم ونه عدم دیده شدن کار نشانه خوب بودن وهنری بودن اثر نیست .نسبی است.تلاشمان را کردیم یک سری مفاهیم را که اعتقاد داشتیم هنرمندانه بگوییم در حد توانایی مان
* شما آمديد درباره تاثير نان حرام بر سرنوشت آدم ها قصه تان را بنا كرديد، خب اين را داريد در قالب قصه ارائه مي دهيد، ژس ديگر نيازي نيست كه هي آن را داد بزنيد و عزيز خانم و ... بياوريد درباره اين مفاهيم سخنراني كند.
من با مخاطب عام صحبت می کنم.شاید این تاکید در کار برای آنهایی که در لحظه اول پیام را می گیرند گل درشت باشد اما تلویزیون مخاطب زیادی دارد. خیلی ها می گویند پایان سریال چی شد.انتظار دارند یونس بیاید رو پای عزیز بیافتد.بعضی می گفتند ادامه دارد تمام نشده.سلیقه ها متفاوت است فرمول ریاضی نیست.تایید می کنم که هنرمندانه تر ان است که با اشاره وتصویر بگوییم
* همان شخصیت پیرمرد در جنگل با ان شمایل شبیه حافظ است. تابلو نیست؟
ما همه اش درباره سنتها حرف زدیم.او تلنگری به یونس زد اما بونس گوش نکرداگر قرار بود شعاری باشد که سربه راه می شد.شما مشکلتان ظاهر اوست اگر ریش پرفسوری داشت قبول می کردید؟خوب توجنگل ریش تراش نیست.من اینجوری دیدم. حالا هرکاری می کردم شما گیر می دادید.این ادم نه شعر می خوان نه در خلسه بود علم وحکمت را باهم داشت.
*چرا نگاهتان نسبت به ثروت تک بعدی است مثلا زندگی در کوچه پس کوچه های باریک و زندگی در خانه های قدیمی خوشبختی است و در خانه های مدرن خبری از خوشبختی نیست؟مثل فیلم فارسی ها فقر یعنی خوشبختی و هركس ثروتمند است هيولا ست.
.من نگفتم فقر خوب است ما اصلا فقیر نداریم ما حرفمان سرخوشبختی است نه فقر و ثروت .کدامش بهتر است اینکه شب ها موقع خواب هراس ثروتت را داشته باشی یا اینکه سرت را راحت بگذاری روی بالش. اتفاقا ما بارها در فیلم تاکید کردیم .ثروت به دست نمی آید مگر یا با تلاش یا با ارث یا با کار خلاف. شخصیت های داستان من بسیار بعد دارند .
*این درست که سعی کرده اید به شخصیتها بعد یدهید اما سیاه بودن یکی مثل فریدون احتشام بیشتر از خاکستری بودنش است. از آن طرف غلامی را داریم که شخصیت سیاهی است مثل ترمیناتورو بنگ بنگ همه را می کشد.شخصیت عزیزهم که از بس مثبت است حال آدم را بهم مي زند.
عزیز هم خیلی وقت ها خیلی چیزها را می دید ولی به روی خودش نمی آورد. خیلی ها می گفتند که عزیز داشت می دید چرا پس واکنش نشان نمی داد می توانست به مریم بگوید نکن یک مخالفتی چیزی. می گفت تو نقش بر آب می زنی نقشه های من را نقش بر آب نکن . تا 8-7 قسمت اول همه ی مردم عزیز را شخصیت مثبتی می دیدند ولی در آخر مخاطبان نظرشان عوض شد.ما سعی کردیم بعد بدهیم.
*تو این سریال کلی ادم کشته شد. شما کلا سیستم امنیتی کشور را فشل نشان دادید؟
بسیاری از تصادفات بوده که دلیلش مشخص نشده آقای کافی ٰآقای ربانی املشی و ده استاندار دیگر . قتل دکتر شریعتی هنوز مشخص نشده. خیلی راحت دارند می کشند.طوری کشته می شوی که هیچکس نمی فهمد چه شد .حالا فیلم بعدی ام را که ساختم حتما من را هم می کشند اگر گفتند طالبی در اثر سانحه ی تصادف کشته شد شما باور نکنید.
* ریتم سریال هم ریتم کندیست. بدجوري به آن آب بسته بوديد..
می خواستم فیلم ریتم تندی داشته باشد و زندگی واقعی را نشان بدهم ولی 8-7 قسمت که گذشت احساس کردم که دارد از ریتم می افتد. تحلیل تدوین گر این بود که این طوری باشد بهتر است .اینکه روی یک شیب به مرور بالابرود.درباره ان سکانس طب سنتی هم من از قصد آن را گذاشتم که دکتری بیاید آن را بگوید.
*اما فیلم از ریتم افتاد
شما می گویید جذاب نبود اشتباه بود. هر چیزی بگویید من با شما بحث نمی کنم . کشدار بود بله قبول دارم تا قسمت 9 این طور بود و می توانست کات های زیاد بخورد. اما بقیه ی قضایا که در جاده افتاد ریتمیک تر شد.این نظر شماست که از سکانسی خوشتان بیایدیانه من در مورد طب سنتی صحبت کردم چون کارگردانم و می خواستم. می گویید خوشتان نیامد من دلم خواست
* یعنی چی ؟نمی شود با پول بیت المال سریال بسازید بعد دربرابر انتقادات بگویید همینی هست که هست. دلم خواست
.نه . این دوتا مساله است یا اینکه من فیلم مزخرف ساخته ام یا اینکه من کاری ساخته ام که خیلی ها خوششان امده
* خودتان گفتید مخاطب زیاد ملاک نیست
نه شما ملاک هستید نه آنها.من اینها را از پول انهایی ساخته ام که خوششان آمده با یک سکانس 4.5 دقیقه نمی شود گفت که فیلم به درد نخور بوده اما اگر شما می گویید کل 2400 دقیقه بی خود بوده بحث ما جداست.
* اما می شد این سریال را فشرده تر کرد فكر مي كنيد چیز خاصی از دست می رفت.
قسمتهای بعد ازعید به نظرم مناسب بود اما در باره 10 15 قسمت اول موافقم که کند بود من لجاجت نمی کنم.ما در ایران زندگی می کنیم. می خواهم نشان بدهم ادم نابفه ای هم که باشی بازهم سر راه مشکل داری من می خواستم در مسیر راه چالوس تا استارا این حرفها را بزنم
* غلومی كي بود یک ترمیناتور وطني .
اینطور نیست سری به پزشکی قانونی و صفحه حوادث بزنید. ترمیناتوری هم نیستند. بروید زندانها پر از ادمهای معمولی است که ادم کشته اند بیجه و خفاش شب ترمیتاتور بودند؟غلومی ترمیناتور هم خوب است تیتر خوبی میدهد من را هم ضایع می کند
* مسئله ی کروات چی بود که در فیلم زیاد رویش مانور داده شد ؟ در خیلی از صخنه های فیلم ما کروات جزء لاینفک تیپ شخصیت های منفي داستان بود؟تابلو بود هركسي كروات زده بود يعني اوضاعش خرابه.
بله. کروات را مثل شما قبول ندارم امام هم کروات را رد کرد . من هم مثل خیلی ها با کروات مشکل دارم .کروات نماد غرب است و همه ی اینها را قبول دارم ولی می خواستم که تاثیر غرب را روی این افراد نشان دهم. فریدون و کاظمی با کروات قرمز کشته می شوند.
*اگر نماد غرب است همين كت و شلواري كه مي پوشيم هم كاملا انگليسي است؟
نه كت وشلوار ديگه جا افتاده، اما كروات اينطوري نيست
علی دایی را که می شناسید از مفاخر ملی ما هستند در فوتبال. او هم کروات می زند . * اشتباه است. بله حضرت امام با كروات موافق نبودند، اما اين به آن معني نيست كه هر كسي كروات زد آدم آشغالي است. مثلا همين علي دايي جز مفاخر ما ست كه همه قبولش دارند، بعضا در محافل بين المللي كروات مي زند.
ایشان را متاسفانه نمی شناسم
نمي شناسيد؟ *
نه اينكه نشناسم، فوتباليست هستند ديگه، به خاطر همين من ايشان را اصلا جز مفاخر ملي نمي دانم.
اتفاقا اصلا اينطور نيست. *
فوتبال نمی بینم ، نمي دانم . ولی خیلی از مفاخر ملی ما کروات می زنند مثل دکتر سمیعی. دکتر حسابی هم کروات می زدند.فرق دارددربان بیمارستان هم کراوات می زنند
*این عبارت «استخر مختلط» براي اولين بار در تلويزيون و از طريق سريال شما عنوان شد. وقتی شنیدیم. یونس و کتایون قرار است باهم بروند استخر مختلط کفمان برید
واما استخر مختلط .ده دقیقه اش د رامد
* نه لابد می خواستید نشان هم بدهید
نه این کلمه است می گویند ورزش زنان،استخر زنان . شنا وشیرجه بانوان
* می گویند تجاوز، رابطه جنسی سکس و{...}!؟. می خواهید اینها را هم بگذارید دیگر
نه.شما تا حالاورزش زنان نشنیدی؟
استخر مختلط چه ربطي دارد به ورزش زنان داريد مغلطه مي كنيد؟ *
.من از يك كلمه استفاده كردم تا چيز ديگري را بگويم می خواستیم بگوییم هرکس در راه گناه برود تا تهش می رود .
* پس اگر دستتان باز بود حتما براي اينكه اوج تباهي را نشان دهيد چند پلان هم در استخر مختلط مي گرفتيد؟
من که هیچ وقت این صحنه ها را نشان نمیدهم چون معتقد به اصول اسلامي هستم حتی اگر امریکا بروم.
* خودتان گفتيد كه يكسري پلان ها لابد جلوبتان را نگرفته بودند نشان میدادید
نه. کتایون با لباس وارد استخر میشود واز جلو دوربین رد می شود.اگر کسی که شما دوستش داشتيد اين سريال را می ساخت این طور بهش حمله می کردید.
*چه ربطی دارد. من کاری به ابوالقاسم طالبی ندارم .اصلا قضاوتی هم درباره تان ندارم. مهم نشان دادنش است. حالا هرکی می خواهد باشد
من بارها شنیده ام که مهمانی داشته اند و فامیل می روند استخر.حریم ها را رعایت نمی کنند من می فهمم قشر زیادی نامحرم محرم را نمی شناسد.می خواستم این را نشان بدهم.من که منبر نیستم. حالا اینجا که امده ایم هنری کار کرده ایم ایراد می گیرید چرا این کار را کردید؟حرف بزنیم می گویید کرده اید منیر .من به چه ساز تو برقصم؟
*خب تا حالا در كدام يك از سريال ها ديده ايد رابطه دختر و پسر را پيش از ازدواج اينطور تابلو نشان دهد كه به مخاطب شير فهم شود كه آنها پيش از ازدواج باهم رابطه جنسي داشتند. شما را متوجه سكانسي مي كنم كه كتايون و يونس به توچال رفتند و چند شبي را در هتل آنجا مي گذرانند.
-پر بوده.زیاد هم بوده.شما سریال ها را ندیده اید
*اسم یکی را بگویید؟
نمی توانم. چاپ نمی کنید.
* چرا می کنیم.شما بازی با کلمات می کنید
-نه چرا عصبانی می شويد. من موضع گیری نمی کنم در برابر بقیه چون بقیه هم همین کار را می کنند دعوا راه می افتد.این نمایش خوب بوده یا بد بوده؟ شکستن این تابو خوب بوده یا بد بوده؟
* تابو داریم تا تابو
چواب سئوالم رابده؟
* بد بوده.نمایشش در این ساعت بد است. تمام خانواده در همه سن وسال جلوی تلویزیون نشسته اند.
پس شما می گویید گفتن استخر زنانه ایراد دارد من میگویم ایراد ندارد.این دوتا نظر است
اما نظر شما از تلویزیون رسانه ای شده.نه به ان سانسوری که می گویید نه به این شل کنش. *
می گویم ما هردفعه 30 40 مورد اصلاحی خوردیم .درباره استخر مختلط هم نظرم را گفتم. نظر شما با نظر خانم وبچه های من یکی است .بحث کردیم .هم تو خانه اذیت شدم که چرا گفتی هم بیرون .امامعتقدم اگر ما گناهی را که درجامعه دیدیم باید ان را به محترمانه شکل نشان بدهیم .
* این نشر منکر است
من انذار دادم .اما بحث ما نحوه ارائه ان است. من که نگفتم خوب است.من می گویم نوع گفتن من اینقدر ایراد ندارد که شما می گویید.
*کسی جز شما می توانست این جور خط قرمزها را رد کند؟
قضاوت نمی کنم اماشمس العماره پخش میشود که یک کارضد دینی است.مش قاسم دایی جان ناپلئون می شود مش رحمت.شاید فکر کنند چون من طالبی هستم یک سری حرفها را می توانم بزنم. مطمئنا حاتمی کیا حرفهایی می زند که ایرج قادری نمی تواند. اگر به نام پدر را ایرج قادری می ساخت چی کارش می کردند؟تا جایی که خودم می بینم تلویزیون برای ما تفاوتی قائل نشد.دفعه کلی مورد سانسوری می خورد از دیالوگ تا سکانس کامل.ضرغامی در بحث ممیزی در تلویزیون با کسی رو دربایستی ندارد . در رابطه باما ضرغامی نامه ای می نویسد و می گوید نسبت به طالبی سختگیری کنید من صحبتم این بود که وقتی یک پسری با یک ماشین مدل بالا می آید ترمز می کند و می گوید عاشقت هستم نیست .یک دختری را نشان می دهد که الان بچه دار است پدرش می گوید بکشمش نمی توانم بیاندازمش بیرون نمی توانم در آخر آبروی خودم می رود .تلویزیون می گفت که شما فقیر ها را بد نشان دادید . من گفتم چی کار کنم که پخش شود گفتند باید یک قسمت هایی را حذف کرد .دیالوگ عوض کردیم تصویر را عوض کردیم 4 دقیقه اش را در آوردیم و شد 9 دقیقه . در یک سکانس هم کنار رودخانه بین سرهنگ و سرگرد می گوید دعا کنیم که غلامی زودتر از ما پیدایشان نکند چونکه جی پی اس دارد. میگوید اگر قاضی زودتر دستورش را می داد ما می توانستیم دستگیرش کنیم .این سکانس هم کامل درآمد .گفتند که به حد کافی قوه ی قضاییه از ما شکایت دارد . در رابطه با کتایون هم گفتند صورت و کلت کشیدنش را نشان ندهید گفتیم فقط دستش را نشان می دهیم. از این موارد زیاد بود. ماشین بهشت زهرا بنز بود و به ما گفتند آرم بنز را در آوریم .حتی بیشتر اذیت کردند که آرم تمام ماشین ها را باید درآورد.موزیک داخل ماشین و فندکی هم که خانم سیگارش را با آن روشن می کرد هم از جمله اشکالاتی بودند که گرفتند . شبکه ی 5 از لحاظ سیاسی چون فقط در تهران پخش می شود خیلی باز تر است . ما باپخش شبکه ی 5 هم صحبتی داشتیم و گفتیم که می خواهیم حرفی بزنیم و می خواهیم که سانسور نشود اول قبول کردند ولی برای پخش کلی از سریال را زدند.
*راستی برای این کار چقدر دستمزد گرفته اید؟
نمی گویم ! قرار بود قسمتی باشد. اما تعدادش معلوم نبود.هر قسمت 45 دقیقه.گفتم اهل کش دادن نیستم.می ریم جلو هرچی شد.قرار بود رمضانی باشد که نرسید 30 قسمت حداقل کار بود ببینیدمن تا دستمزد خوب نگیرم کار نمی کنم. چون اهل سازش واب بندی نیستم قراردادم از اول شفاف است من برای کار اولم 4.5 میلیون گرفتم که زیاد است
* با این حساب الان حسابی دارا شده اید .چرا پس دفترتان اینجاست .بروید بالا شهر
من همیشه دارا هستم من روزی که 2000 تومان حقوق می گرفتم و روزی که رفتم بسیج و جنگ روزی 250 تومان حقوق می گرفتم یک صندوق هم بود که می گفتند هر چقدر می خواهی در حد نیازت بردار ولی من نیازی ندیدم بخاطر اینکه قانع هستم . امروز هم تولدم هست 49 ساله می شوم.
منبع : همشهري جوان/ شماره 258