در دوران بلوغ تغييرات جسمي درنوجوان پديد مي آيد که اگر از آنها اطلاع و آگاهي نداشته باشد چه بسا اين مساله در مراحل بعدي زندگي آثار سوء و زيانباري بر جاي بگذارد . از طرفي تغييرات روحي و رواني نيز در دوران بلوغ پيش مي آيد از جمله تمايل به گوشه گيري ، احساس دلتنگي و خستگي ، ناسازگاري ، مخالفت هاي اجتماعي ، تشديد احساسات و عواطف ، فقدان اعتماد به نفس و يا شرم وحياي بيش از حد درک صحيح از تغييرات جسمي و روحي دوران بلوغ از آن نظر حائز اهميت است که جامعه، مدرسه وبه خصوص خانواده آمادگي لازم را براي برخورد با شرايط حساس و ويژه نوجوانان در اين مرحله داشته باشند . در غير اين صورت او به ديگران پناه برده و چه بسا اطلاعات کسب شده از طريق ديگران او را به انحراف بکشاند خوب است در اين قسمت با تغييرات دوران بلوغ آشنا شويم .
1. بلوغ عاطفي
برخي افراد گرچه از نظر جسمي بالغ مي شوند اما از نظر عاطفي هرگز به بلوغ نمي رسند .
نشانه بلوغ عاطفي يک نوجوان اين است که به تدريج رفتارها و واکنش هاي خام و کودکانه را کنار بگذارد از حقيقت نگريزد و حتي در موقعيت هاي گوناگون به جاي واکنش هاي هيجاني و کودکانه ، واکنش هاي منطقي و عاقلانه در پيش گيرد .
مسايلي که نوجوان با آنها درگير است درابتداي نوجواني مشکلات خانوادگي ، مدرسه ، تجربه کم ، سلامت جسم و روان و رشد شخصيت، دراواسط نوجواني مدرسه ، معلمان ، مسايل خانوادگي ، مذهب ، اوقات فراغت ، تفريح ، انتخاب شغل ، پوشش و دراواخر نوجواني شکست در جنبه هاي گوناگون زندگي ، جريحه دار کردن احساسات ديگران و تاثير گذاري بر آنان ، خودشناسي ، مذهب ، رفتارهاي والدين ، تعهدات خانوادگي ، توجه به معايب ظاهري و جسمي طي اين دوران نوجوان دچار تغييرات عاطفي و هيجاني مي شود . ترسويي و کم رويي که مختص اوايل نوجواني و پيش از آن است پس از 13 تا 14 سالگي کاهش مي يابد ، روحيه جنگ طلبي کم مي شود اما بدخلقي ، گستاخي و پرخاشگري افزايش مي يابد .
2. بلوغ اجتماعي
دختران و پسران نوجوان به اهميت روابط اجتماعي آگاه اند و حساسيت آنان به اين امر موجب مي شود تا خود را با علايق وديدگاه هاي افراد گروه تطبيق دهند .از اين رو گروه هاي کوچک و بزرگ تشکيل مي دهند .
نوجوانان نسبت به موقعيت خود در گروه توجه خاصي دارند . نسبت به اعضاي گروه وفادار و در برابر انتقاد ديگران نسبت به آنان حساس اند .
کسب مهارت هاي اجتماعي ، برقراري ارتباط ، شناخت و ارزيابي ديگران و احساس وفاداري نسبت به اعضاي گروه از جمله فوايد عضويت درگروه است .
3. بلوغ اقتصادي
انتخاب شغل ، کسب آموزش و مهارت هاي لازم در زمينه کار مورد نظر و سازگاري با شرايط و محيط کار از مسايل اواخر دوران نوجواني و اوايل جواني است . نوجوان با ورود به بازار کار با مسايل جديدي روبه رو مي شود. برخي نوجوانان و جوانان که از کار تنفر دارند ، مرتب کارشان را عوض مي کنند ، علاقه اي به انجام وظايف خود ندارند يا از ميزان حقوق ، ساعات يا شرايط کار ناراضي اند ، برخي ديگر کار ثابت و دايمي را نوعي تحميل محسوب مي کنند و پاره اي ديگر از کارهاي خسته وکسل کننده دست مي کشند . ناسازگاري نوحوانان و جوانان با محيط کار بنابر يک يا چند دليل است :
1- انتخاب کاري فراتر از تحمل و توان
2- انتخاب کار نامتناسب با شخصيت
3- آرمان گرايي نسبت به برخي مشاغل
4- انجام کاري که مستلزم استعداد و مهارت خاصي است که نوجوان يا جوان از آن بي بهره است .
5- پذيرش اجباري شغلي که متناسب با رشته تحصيلي نوجوان يا جوان نيست .
6- انجام کاري که درحد معلومات و دانش نوجوان نيست
7- انتخاب شغلي بر اساس اهداف و آرزوهاي والدين
8- فقدان انگيزه وهدف مشخص براي کار کردن
4. بلوغ فکري
سفر ، ورزش ، تماشاي برنامه هاي تلويزيون و سينما ، نقاشي ، نگارش داستان ، شعر ، مطالعه و ... از جمله مسايل مورد علاقه پسران و دختران نوجوان است برخي علايق بسياري از نوجوانان اساس و پايه زندگي آينده و حتي کار آنان را تشکيل مي دهد . در عين حال علايق نوجوان متغير و ظرفيت ذهني او روبه رشد است . با رشد و بلوغ فکري در اوايل 15 تا 16 سالگي او به استقلال فکري مي رسد و براي هر ادعايي به دنبال دليل و توضيح کافي است .
منبع: هفته نامه سلامت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر