در حال حاضر در جوامع غربی، به عکس، "سفید" بودن به معنی دوربودن از طبیعت وآفتاب و ورزش نکردن است. از همین رو، ورزش کردن و لذت بردن از طبیعت و درنتیجه باصطلاح "برنزه" شدن مد شده است (بگذریم که تبعیض علیه رنگ تیره طبیعی پوست در بسیاری موارد همچنان پابرجاست.) همچنین چاقی نشانه پرخوری و بدغذایی است. افرادی که از غذاهای پرچربی و سرخ شده استفاده میکنند، و امکان تهیه غذای سالم مرکب از میزان متناسب مواد غذایی گوناگون را ندارند، یا به علت مشغله زیاد وقتی برای ورزش کردن پیدا نمیکنند، یا اینکه امکان پرداختن هزینه سالن ورزشی را ندارند، معمولا چاق میشوند. اینگونه افراد معمولا از قشرهای پایین هستند که بیشتر از غذاهای آماده و فوری fast food تغذیه میکنند، آگاهی و دقت لازم برای حفظ سلامت جسمانی را ندارند، و یا از امکانات ورزشی محروم هستند. در حالیکه افراد در قشرهای متوسط و بالا که از آگاهی برخوردار بوده و امکان پرداخت هزینه لازم برای غذای مناسب و امکانات ورزشی را دارند، برای حفظ سلامت خود از چاقی میپرهیزند.اما امروزه متاسفانه لاغری بیمارگونه تبدیل به معیار زیبایی اندام زنانه شده است که هیچ ربطی به سلامت ندارد. یعنی اکثریت قریب به اتفاق زنان اگر غذای سالم بخورند و بطور مرتب ورزش کنند و کاملا مواظب سلامت جسمانی خود باشند، باز هم چنان اندام باصطلاح مانکنی نخواهند داشت.
اما حتی بر اساس همین معیارهای ساختگی نیز، زیبایی یک امر طبقاتی است. زنان طبقه متوسط و بالا در تلاش برای کسب زیبایی، از شیوههای گوناگون استفاده میکنند که از رژیم غذایی و استفاده از لوازم آرایش گرفته تا جراحی بینی و کشیدن پوست صورت و بزرگ کردن سینه و کوچک کردن شکم و ... را در بر میگیرد. اما زنان طبقات پایینتر که توان تامین مخارج "زیبایی" را ندارند، همچنان "نازیبا" باقی میمانند! به بیان دیگر، با پیشرفت تکنولوژی، داشتن "زیبایی" به یک امر طبقاتی تبدیل میشود. بعضیها میتوانند "زیبایی" صورت و اندام خود را تامین کنند، ولی اکثریت زنان جهان هرگز توان بدست آوردن "زیبایی" را نخواهند داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر