ازدواج هايي روي آب
11 ايده اشتباه براي ازدواج
ازدواج، ابزاري براي دستيابي به خواستههاي ديگر:
گاهي انگيزهي اصلي در تشکيل زندگي مشترک، عشق به فرد مقابل و نياز روانشناختي به زيستن با فرد مقابل نيست؛ بلکه او وسيلهاي براي رسيدن به هدفهاي ديگر ميشود.
براي نمونه، خانمي که دوست دارد در خارج از کشور زندگي کند، ممکن است با پيشنهاد فردي جهت ادامهي زندگي مشترک در خارج با او ازدواج کند؛ ولي مسائل فرهنگي، استرسهاي متعددي را به دنبال داشته است؛ بنابراين گاهي ازدواج به خاطر ترس از تنهايي، از دست دادن زيبايي، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگي و ... صورت ميگيرد. در چنين فضايي، امکان سازگاري با مشکلهاي زندگي، ضعيف بوده و در نهايت، ضريب ريسک اين ازدواجها، بالا ميباشد.
ازدواج به دليل عشق سطحي و زودگذر:
گاهي دو نفر، چنان علاقهاي به يکديگر پيدا ميکنند که گمان ميبرند به راستي، عاشق هم هستند. وقتي هيجان با سرعت چشمگيري در رابطهها پيش برود، شناخت يکديگر به روال عادي و تدريجي خود، پيش نميرود؛ زيرا وقت کافي براي اين امر وجود نداشته است.
صراحت، صداقت و اعتمادي که لازمهي يک رابطهي محکم است، احتياج به زمان دارد. يک آشنايي سريع، هر چهقدر هم که هيجانآور باشد، تنها يک صميميت ظاهري به بار ميآورد که به آساني با نزديکي و صميميت واقعي، اشتباه ميشود. به همين دليل، ازدواجهايي که در کوتاهمدت اتفاق ميافتند، ممکن است خطرهايي را به دنبال خواهند داشت.
ازدواج فقط به دليل پدر و مادر شدن:
بدون شک، يکي از مهمترين عاملهاي تحريک کننده براي ازدواج، اين است که فرد، خود را پدر يا مادر ببيند و دوست داشته باشد که صاحب فرزندي شود؛ اما آيا به اين موضوع آگاهي داريد که قادر هستيد از لحاظ تربيتي، عاطفي، اخلاقي و مادي، شرايطي را براي هرچه بهتر تربيت شدن فرزندتان فراهم کنيد؟ بيشک روزگار سپري ميشود؛ بچهها بزرگ ميشوند؛ ازدواج ميکنند و به دنبال زندگي خويش ميروند.
آنگاه است که احساس ميکنيد باز شما هستيد و تنهايي. پس فردي را انتخاب کنيد که فقط در فکر اين نباشيد که با او صاحب فرزند شويد؛ بلکه شخصي باشد که در تمام مراحل زندگي، پا به پاي شما، گام بردارد و مونس و همدم واقعيتان باشد.
ازدواج فقط به دليل پايان دادن به دوران نامزدي:
دوران نامزدي دستکم، شرايطي را براي آگاهي زوجين از هم فراهم ميآورد. تعدادي از افراد در اين دوران، متوجه تفاوتهاي بسياري بين خود و فرد مقابل ميشوند يا در اين دوران، متوجه ناراحتي و يا مبتلا بودن فرد به يک اختلال رواني يا وابستگي او به مواد مخدر ميشوند؛ اما با وجود آگاهي به اين مسائل، بنا به دليلهاي فرهنگي از جمله اينکه به هم خوردن نامزدي را مساوي با بيآبرويي و از دست دادن حيثيت خود، قلمداد ميکنند، تن به ازدواج ميدهند.
چنين تجربههايي در زندگي مشترک، بسيار بحرانزا بوده و احتمال جدايي آنان قابل پيشبيني است.
ازدواج فقط به دليل زيبايي ظاهري:
اهميت جذابيت جسماني، به عنوان يک عامل مهم در دوستيها و مناسبهاي اجتماعي، غيرقابل انکار است. به نظر ميرسد افرادي که جذابيت ظاهري دارند، رفتارهاي پسنديدهتر و ويژگيهاي شخصيتي زيباتري هم داشته باشند. به خاطر چنين تصوري، تعداد زيادي از دختران و پسران، مجذوب جذابيت جسماني هم ميشوند، زماني که اهميت اين عامل در معيارهاي افراد براي تشکيل زندگي مشترک، بدون توجه به عاملهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و شخصيتي افراد لحاظ ميشود، ضريب خطرپذيري چنين ازدواجهايي نيز به طور طبيعي، بالا خواهد رفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر